
تجربه کردن مسائل جدید همواره موضوعی هیجانانگیز و جذاب بوده و به همین دلیل حتی در دنیای بازاریابی نیز مورد استفاده قرار میگیرد. تکنیک بازاریابی تجربی از روشهای بسیار جذاب و خلاقانه است که سبب جلب توجه و افزایش فروش در کسب و کارهای مختلف میشود. زمانی که میتوانیم در خانه یک موسیقی را گوش دهیم، چرا برای شنیدن همان موسیقی به کنسرت میرویم؟ چرا تماشای یک مسابقه ورزشی در استادیوم را به تماشای آن در تلویزیون ترجیح میدهیم؟ جواب آن ساده است: «تجربه» مشارکت در امور مختلف سبب به دست آمدن تجربههای جدید و لذتبخش میشود. تکنیک بازاریابی تجربی (Experiential Marketing) تنها برای فروش محصولات نبوده بلکه هدف از آن ایجاد تجربهای ماندگار در ذهن مشتری است. در این مقاله به بررسی کامل بازاریابی تجربی با مثالهای مختلف از برندهای دیگر میپردازیم تا به خوبی با این مفهوم آشنا شوید و در کسب و کار خود استفاده کنید. بنابراین اگر به دنبال یادگیری بازاریابی تجربی هستید و قصد دارید آن را در کسب و کار خود به کار ببندید، تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
منظور از بازاریابی تجربی چیست؟
بازاریابی تجربی تکنیکی است که در آن تجربه و تعاملی دو طرفه بین برند و مصرف کنندگان (مشتریان) ایجاد میشود. حال اگر مفهوم بازاریابی تجربی را دقیقتر بررسی کنیم به این موضوع پی میبریم که مشتریان دیگر تنها خواهان خرید یک محصول یا خدمات باکیفیت نبوده بلکه میخواهند با محصول و برند ارتباط نزدیکتری داشته باشند. به همین دلیل برندها به دنبال روشهای بازاریابی تاثیرگذار بودند که سرانجام به بازاریابی تجربی رسیدند، در تکنیک بازاریابی تجربی تنها هدف، فروش محصول نبوده بلکه میخواهیم محصول یا خدمات در ذهن مصرف کننده نیز بماند.
بازاریابی تجربی پایانی برای رابطه یک طرفه با مشتری بوده و شروع تعاملی دو طرفه با مصرف کننده است که نتایج شگفتانگیزی دارد. در بازاریابی تجربی عمدتا از کمپینهای تجربی که از یک فعالساز همانند نمونه محصول، رویدادها و غیره برای ارتباط با مصرف کنندگان و برقراری تعاملی دو طرفه استفاده میشود. تعامل ایجاد شده میان برند و مصرف کننده سبب افزایش استفاده از این تکنیک توسط برندهای مختلف شده است. طبق تحقیقات انجام شده مشتریان به هنگام انتخاب یک برند برای استفاده از خدمات یا محصولات آن، به تجربیات خود بیشتر اهمیت میدهند. همچنین مصرف کنندگان تمایل بیشتری به خرید محصولاتی دارند که آنها را تجربه کردهاند تا محصولات یا خدماتی که فقط در تبلیغات و بیلبوردها میبینند.
به طور کلی بر اساس تحقیقات انجام شده:
بازاریابی سنتی و بازاریابی تجربی در چه مواردی تفاوت دارند؟
هدف: در بازاریابی سنتی رقابت صرفا بر سر فروش محصولات یا خدمات است اما در بازاریابی تجربی، هدف ایجاد تجربهای برای مصرف کنندگان از آن محصول یا خدمات است. برای مثال در رقابت بازار سنتی، هدف ایجاد ویژگی جدید برای یک محصول به منظور افزایش سودی ناچیز است اما در بازاریابی تجربی برای درک تمایز محصول یا خدمات، به مشتری امکان تجربه کردن آن را میدهند یا تجربهای جدید برای او ایجاد میکنند. به طور کلی زمانی که از یک محصول صحبت میکنیم باید از خود بپرسیم که استفاده از این محصول چه تاثیری بر زندگی روزمره مصرف کننده دارد؟ چگونه احساسات و تجربیات او را تحت تأثیر قرار میدهد؟ پاسخ این سوالات تنها مزایایی بر بازاریابی تجربی نبوده و بلکه سبب همدلی مشتری با این محصولات یا خدمات میشود.
نوع نگرش نسبت به مصرف کننده: بازاریابی سنتی، مصرف کنندگان را کاملا منطقی میداند اما در بازاریابی تجربی دید بازاریاب نسبت به مصرف کنندگان ترکیبی از منطق و احساس است. به عبارتی در بازاریابی سنتی، همیشه مصرف کننده را فردی منطقی در نظر میگیرند که بر اساس منطق خرید میکند اما در بازاریابی تجربی، مصرف کننده را فردی احساسی میدانند که از روی احساس دست به خرید میزند.
بازاریابی تجربی چه مزایایی دارد؟
۶ مثال حیرت انگیز از بازاریابی تجربی
برندهای بسیاری اعم از کوکاکولا، مرسدس بنز، سامسونگ و غیره از کمپینهای بازاریابی تجربی برای فروش محصول یا خدمات خود استفاده میکنند. همانطور که تا الان متوجه شدید، هدف در این نوع از بازاریابی، تجربه کردن برند توسط مشتریان و مصرفکنندگان است تا با ایجاد لحظات ماندگار در ذهن مشتری، تعامل بین او و برند افزایش یابد. در ادامه به معرفی چند برند معروف که از این روش بازاریابی استفاده کردهاند، میپردازیم:
IKEA
در سالهای اخیر یکی از برندهای موفق در بازاریابی تجربی، IKEA است که در کمپین Big Sleepover خود از این روش استفاده کرد. در این کمپین از 100 نفر که در خرید کالاهای مصرفی طولانی مدت اعم از تشک و غیره شک داشتند، دعوت شد تا به مدت یک شب در تختهای IKEA بخوابند. در این کمپین تجربهای مستقیم بین برند و مشتریان به وجود آمد، چرا که مصرف کنندگان با لباسهای خواب و چشمبندهای خود به فروشگاه IKEA آمده و این کمپین جالب را تجربه کردهاند.
جالب است بدانید که اکثریت این افراد پس از اتمام کمپین تصمیم به خرید تخت خوابهای IKEA گرفتند! در حالت کلی گذراندن شب در IKEA به طور غیرمستقیم بر رفتار خرید افراد تاثیر گذاشت و آنان به خاطر خاطرات و راحتی در طول شب تصمیم به خرید گرفتند. کار برند IKEA بسیار جالب بوده و در عین حال جزو بهترین و فراموش نشدنیترین کمپینهای بازاریابی تجربی است.
Red Bull
یکی دیگر از برندهای موفق در زمینه بازاریابی، Red Bull است که در حالت کلی برای تکنیکهای بازاریابی مورد توجه است. در حالت کلی موفقیت این برند در نتیجه میزبانی آن برای انواع رویدادهای ورزشی و موسیقی بوده و هدفش تشویق مردم به ماجراجویی، تفریح، ورزش و موسیقی است. یکی از مواردی که شرکت Red Bull از روش بازاریابی تجربی استفاده کرده، راهاندازی رقابتی به نام Soapbox است که افراد از هر رده سنی را دعوت کرده تا با ساخت اتومبیل خود و شرکت در مسابقهای با حمایت مالی Red Bull، برنده شوند. در حالت کلی هدف این برند ایجاد انواع تجربیات در مصرفکنندگان است تا خاطرهای ماندگار در ذهن مشتریان برجای مانده و از این طریق میزان فروش خود را افزایش دهد.
یکی دیگر از کارهایی که ردبول در سال 2014 برای بازاریابی تجربی خود انجام داد و بسیار پر سر و صدا بود، پروژه Stratos است. در این پروژه بازاریابی، Felix Baumgartner که چتربازی اهل اتریش بود با همکاری شرکت ردبول توانست رکورد پرش با چتر از بالاترین ارتفاع را بشکند. در این پروژه Red Bull او را در یک کپسول کوچک قرار داد و با استفاده از یک بالون پر از هلیوم او را به استراتوسفر فرستاد! ردبول با این کار بازدید فوقالعادهای از طریق پخش زنده یوتیوب داشت و تا به حال بیش از 8 میلیون بار این ویدئو در یوتیوب پخش شده است.
Coca Cola
برخی از نمونههای بازاریابی تجربی میتوانند فراتر از یک محصول یا خدمت باشند. برای مثال کوکاکولا این کار را به خوبی با استفاده از کمپین خود به نام Small World Machines انجام داده است. این کمپین در سال 2013 در کشورهای هند و پاکستان انجام شد و در آنها ماشینهای مجازی به نام Small World Machines قرار داده شد.
هدف اصلی در این کمپین، کنار گذاشتن روابط آشفته میان دو کشور و برقراری تعامل انسانی بین دو ملت بود. این ماشینهای فروش با تکنولوژی پیشرفته در لاهور پاکستان و دهلی هند در مراکز خرید پر رفت و آمد قرار گرفتند. افراد حرکات یکدیگر را تقلید میکردند و با دیدن تصاویر روی صفحات، کارهای مشترکی انجام میدادند. این کمپین بسیار موفقیت آمیز بوده و نشان دهنده آن است که در استراتژیهای بازاریابی باید جسورانه عمل کنید تا نتایج بهتری بگیرید.
Lean Cuisine
Lean Cuisine کمپین خود را با هشتگ #WeightThis آغاز کرد و هدف او در این کمپین اهمیت دادن خانمها به چیزی غیر از وزنشان است. به عبارتی دیگر هدف از این کار نشان دادن مهمتر بودن کارها و فکرهای افراد نسبت به وزنشان در زندگی است. شرکت کنندگان این کمپین به موارد مختلف و جالبی اعم از میزان علاقهشان به فرزندانشان، تمایلشان به بازگشت به دانشگاه در ۵۵ سالگی، مراقبت از ۲۰۰ کودک بیسرپرست و غیره اشاره کردند. این کمپین به موفقیت بزرگی دست پیدا کرد و بیش از ۲۰۴ میلیون بار در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد.
Mercedes Benz
یکی دیگر از برندهای مطرحی که از بازاریابی تجربی استفاده کرده، مرسدس بنز است. این برند در کمپینی با نام «Invisible Car» برای نشان دادن صفر بودن میزان انتشار اتومبیل جدید خود بود که از سلول سوختی هیدروژنی استفاده میکرد. این برند پانلهای LED را به کل اتومبیل چسباند به طوری که اتومبیل قابل مشاهده نبود و از طریق دوربینهای اطراف آن، محیط اطراف همزمان بر روی این پانلهای LED نمایش داده میشدند که این کار سبب حیرت افراد شد!
Samsung
سامسونگ با ایده «نجات مردم به جای تغییر زندگی آنها»، کمپین Safety Truck را راه انداخت و هدف نشان دادن تصادفات زیاد به هنگام سبقت گرفتن از وسایل نقلیه بزرگ همانند کامیونها و در نتیجه زیاد بودن تعداد مرگ و میر در اثر این تصادفات بود. این ویدئو در مدت زمان کوتاهی توانست ویروسی شود و توجه افراد زیادی را به خود جلب کند.
چگونه بازاریابی تجربی را در کسب و کارمان عملی کنیم؟
حال پس از بررسی در مورد چیستی بازاریابی تجربی، مزایای آن و مثالهای کاربردی، به نحوه استفاده از این تکنیک جالب و جذاب در کسب و کار خودتان میرسیم. اگر با خود میگویید که «من هم باید در کسب و کارم از این تکنیک استفاده کنم» پس این بخش از مقاله را با دقت مطالعه کنید تا یک کمپین موفق ایجاد کنید! گامهای ایجاد یک کمپین موفق بازاریابی تجربی عبارتند از:
گام اول: استفاده از عناصر آنلاین
در بازاریابی تجربی استفاده از عناصر دنیای دیجیتال بسیار مهم است. به عبارتی دیگر، زمانی که از عناصر دنیای مجازی برای این تکنیک استفاده کنیم، بسیار مؤثرتر و ماندگارتر خواهد بود. برای این کار شما باید با استفاده از کانالهای ارتباطی مختلف در فضاهای مجازی اعم از ایمیل، شبکههای اجتماعی و غیره، رویداد خود را به مردم اطلاع دهید. استفاده همزمان از تکنیک بازاریابی چریکی نیز میتواند بسیار موثر باشد اما اگر از آن استفاده نکردید به بهترین شکل این رویداد را به مردم اطلاع و آنها را به شرکت در رویداد تشویق کنید.
یکی از کارهای مفید برای اطلاعرسانی رویداد و تشویق مردم به شرکت در آن، تاسیس وب سایت است. البته شایان ذکر است که انجام این کار ضروری نبوده اما در صورت انجام چشمگیرتر و قابل توجهتر خواهد بود. حتی برای این رویداد میتوانید یک نرمافزار مخصوص تلفن همراه نیز ایجاد کنید و مسائل مختلف آن را مانند: نحوه و زمان اجرا، عکسهای مختلف و غیره را با دیگران به اشتراک بگذارید. یکی از مهمترین بخشها در ایجاد کمپین بازاریابی تجربی در کسب و کار خود، داشتن هشتگ اختصاصی رویداد است تا از این طریق دیگران را به اشتراکگذاری عکس و فیلمهای رویداد تشویق و تجربهای فراموش نشدنی برایشان ایجاد کنید.
گام دوم: تعیین هدف
هدف خود را از بازاریابی تجربی مشخص کنید چرا که اگر به کمپینهای بازاریابی تجربی در برندهای موفق نگاهی بیندازید، متوجه هزینهبر بودن این کمپینها خواهید شد. بنابراین برای اینکه سرمایه خود را در راه درست استفاده کنید باید هدف و استراتژی خود را از این روش بازاریابی به خوبی بشناسید تا بازده خوبی از این تکنیک داشته باشید.
گام سوم: ارائه تجربهای فراموش نشدنی
مهمترین نکتهای که در رابطه با بازاریابی تجربی وجود دارد، ایجاد تجربهای فراموش نشدنی برای افراد است. بنابراین باید مردم را شوکه و سبب ترشح آدرنالین در آنها شوید! به طور خلاصه تجربهای جدید که تا به حال در زندگی خود تجربه نکردهاند به آنان ارائه کنید تا در ذهنشان ماندگار شوید. به همین دلیل ایدهها، آمادهسازی، تحقیقات، تکنولوژی و کانالهای ارتباطی بسیار مهم هستند. در صورتی که میخواهید از روشی غیرمتعارف همانند بازاریابی تجربی در کسب و کارتان استفاده کنید، باید سختکوش و خلاق باشید تا به جای ارائه تجربهای متوسط، تجربهای جدید و بسیار جالب برایشان ایجاد کنید.
3 گام برای تعیین میزان نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در بازاریابی تجربی
در هر کسب و کاری هدف استفاده از تکنیکهای بازاریابی افزایش میزان سود و شناخته شدن بیشتر برند است اما یکی دیگر از موارد بسیار مهم میزان بازگشت سرمایه یا همان ROI است که در ادامه به بررسی کامل این موارد میپردازیم تا درک درستی از این مسیر داشته باشید:
گام اول: درک بازاریابی تجربی
اولین گام برای اندازهگیری میزان بازگشت سرمایه، درک بازار است. برندها سعی در ایجاد تجربههای جدید برای مصرف کنندگان دارند اما این روش در بازاریابی با چالشهایی روبهرو است. به طور خلاصه پیش از ایجاد یک کمپین بازاریابی تجربی جدید در رابطه با بازار زمان حال، به خوبی تحقیق کنید تا با شکست مواجه نشوید.
گام دوم: تشخیص اهداف اصلی بازاریابی
متاسفانه بازاریابان به هنگام ایجاد کمپینی جدید، اهداف مشخصی ندارد و همین امر سبب شکست آنان میشود. تعیین اهداف اصلی بازاریابی در ابتدای پروژه به شما در تعیین و تشخیص آنچه در کمپین مهم نیست یا مهم است، کمک زیادی میکند. شما باید بدانید که دقیقا چه میخواهید به دست آورید؟ با دانستن اهدافتان میتوانید این مسیر چالش برانگیز را به درستی طی کنید و عوامل موثر را بشناسید. در حالت کلی ۵ عامل برای بهبود موفقیت شما وجود دارد که عبارتند از:
همچنین شما باید از اینکه اهدافتان منطقی، داده محور، قابل پیگیری و دستیابی بودن بوده، اطمینان حاصل کنید تا به بهترین شکل از کمپین خود نتیجه بگیرید و سرمایهتان تلف نشود.
گام سوم: استفاده از فضای مجازی و اندازه میزان مشارکت
هر تجربهای که شما برای مصرفکنندگان ایجاد میکنید باید دادههایی را نیز در دسترس شما قرار دهد. به همین دلیل میتوانید نظرسنجیهایی را بر روی سایت یا شبکههای مجازی قرارداده یا از طریق ایمیل و پیامک نظرشان را بپرسید و دادههایی را از این طریق جمعآوری کنید. طبقهبندی کردن این دادهها برای شما در پیشرفت کسبوکارتان، شناسایی نقاط قوت و ضعفتان بسیار کمککننده خواهد بود.
سخن پایانی:
بازاریابی تجربی تکنیکی جالب و تأثیرگذار در بازاریابی است که با ایجاد تعاملی دو جانبه بین برند و مصرف کننده صورت میگیرد. در بازاریابی تجربی هدف تنها فروش محصول یا خدمات نبوده بلکه برند، خواهان ماندگار شدن در ذهن مشتری است و به همین دلیل باید در این روش خلاقیت به خرج داد. برندهای مختلفی اعم از کوکاکولا، ردبول، ایکیا و غیره از این روش استفاده کرده و به موفقیت بزرگی با استفاده از کمپینهای خود دست یافتهاند.
بازاریابی تجربی یک راه عالی برای جذب مشتریان فعلی و بالقوه و برقراری ارتباط احساسی با آنها است. در کنار رویدادهای بازاریابی تجربی خود، از کانالهای آنلاین برای تقویت تجربیات دنیای واقعی استفاده و همیشه سعی کنید تجربیات شگفتانگیزی را در نقاط مختلف تماس ارائه دهید. اهداف خود را واضح بیان کنید و پیوسته برای درک مشتری خود تلاش و نتایج را اندازه گیری کنید. بر تجربیات متمرکز و تبدیل به برندی شوید که فراتر از فروش محصولات است.