
تاریخچه کوچینگ، به شکلی که امروزه آن را میشناسیم، به طور رسمی به دهه 1990 میلادی باز میگردد. ولی اولین ردپاهای استفاده از رویکردی مشابه کوچینگ، به یونان باستان برمیگردد. در داستان اساطیری «ادیسه هومر» ادیسه برای آموزش و حمایت فرزند خود «تلماخوس» از الههی دانایی در کسوت پیرمردی دانا و با تجربه به نام «منتور» کمک میگیرد و این منتور خردمند است که تلماخوس را در سفر همراهی و راهنمایی میکند. واژه منتور که امروزه آن را به کار میبریم از همین داستان برگرفته شده است.
اما باید سقراط را اولین کوچ جهان نام گذاری کرد. سقراط هنگام مناظره یا آموزش شاگردان خود دقیقا از روشی استفاده میکرد که امروزه در کوچینگ استفاده میشود. او برای پاسخ به سوالات افراد، از آنها، و از روی سوال آنها، سوال میپرسید و آن قدر این سوالات ادامه پیدا میکرد که فرد سوال کننده با خود دچار چالش شده و در نهایت، خود پاسخ سوال خود را پیدا میکرد. سقراط عقیده داشت که دانش در طبیعت افراد وجود دارد، کافی است مربی، بستری را فراهم کند تا فرد خودش به آگاهی لازم برسد. فرد ممکن است به خاطر آشفتگیهای فکری یا تحلیل نامناسب موضوع و یا فراموشی از این دانش استفاده نکند و نیاز است تا با پرسش و پاسخ درباره آن، گرد فراموشی از روی آن پاک و نتیجه مطلوب آشکار شود. در طول تاریخ اندیشمندان بسیاری بودند که رویکردهای کوچینگی آنها شناخته شده است. به عنوان نمونه گالیله معتقد بود که نمیتوان چیزی را به کسی یاد داد، تنها میتوان به افراد کمک کرد تا آن را در درون خود پیدا کنند.
این روش جسته و گریخته ادامه داشت تا این که روستایی در شمال غربی مجارستان، نقطه عطف تاریخی کوچینگ شد. در قرن 15 میلادی در این روستا که کاکس Kocs نام داشت، برای اولین بار کالسکهها و دلیجانهای بزرگی ساخته شد که پیشرفتهتر بود و قابلیت حمل افراد بیشتری را داشت. نحوه ساخت این کالسکهها به صورتی بود که در آن از مبل به جای صندلیهای سخت معمولی استفاده شده بود و سفر را بسیار راحتتر میکرد. این کالسکهها نام خود را از روستای محل اختراع خود برداشته و کاکس نام گرفت و به مرور به سراسر اروپا و جهان راه پیدا کرد تا مسافران خود را با راحتی هر چه بیشتر از مبدا به مقصد برسانند.
در سال 1830 در دانشگاه آکسفورد کوچ، ارتباط بین معلم و دانشجو تلقی میشد. و به این ترتیب معلم تا امتحان، دانشجو را همراهی میکرد. پس از آن در سال 1860 این حرفه در ورزش به کار گرفته شد. در سال 1974 تیموتی گالوی مربی تنیس در حین تدریس با کنجکاوی و عمیق شدن روی رفتارهای شاگردانش توانست سبک جدیدی در بازی تنیس خلق کند. و کتاب بازی درونی تنیس را در همین زمینه نوشت.
تیموتی گالوی دریافته بود که علاوه بر بازی بیرونی و رقیبی که آن سمت تور در مقابل بازیکن قرار دارد، یک بازی و نبرد درونی در هر فردی در جریان است. که موفقیت و چیرگی بازیکن در این بازی درونی نقش تعیین کنندهای در موفقیت نهایی او دارد. ترسها، تردیدها، احساس ناکارآمدی یا گفتگوهای درونی منفی و باورهای محدود کنندهای که در ذهن بازیکن در ارتباط با خود یا عملکردش شکل گرفته و یا بالعکس، خودشیفتگی و غرور کاذب او یک رقابت و بازی درونی را شکل میدهند که تا وقتی فرد نتواند این رقیب درونی و موانع ذهنی را مغلوب کند، شاید نتواند با تکیه به آموزشها، تمرینهای فیزیکی و تکنیکهای بیرونی در زمین مسابقه به حداکثر عملکرد و موفقیت خود برسد.
با موفقیتهایی که کتاب بازی درونی تنیس پیدا کرد، شرکتهای مشهوری از جمله IBM ، اپل و کوکاکولا از گالوی در جهت کمک برای برنامههای توسعه منابع انسانی و مدیریت شغلی دعوت به همکاری کردند. بنابراین دیری نگذشت که روش کاربردی تیموتی گالوی به عنوان یک سبک نوین در مدیریت دنیای کسب و کار مطرح شد.
در سال 1980 توماس جی لئونارد که یک مشاور مالی در آمریکا بود، همین نگاه را در حیطه مشاورههای فردی و سازمانی خود کشف کرد. و دید که عملکرد حرفهای و اقتصادی افراد به نوعی با مسائل شخصی و زندگی آنها مرتبط است. او به مرور تصمیم گرفت که مانند گالوی به شیوهی مربیگری، با افراد و دنیای درونی آنها ارتباط برقرار کرده و مشاورههای عمیقتر و کاربردیتری به مراجعین خود ارائه دهد. که منجر به رشد و تحول در تمامی عرصهها و زمینههای زندگی آنها بشود. به همین جهت خود را کوچ و فعالیت خود را نوعی لایف کوچینگ (مربیگری زندگی) میدانست. همزمان با شکلگیری حلقههای اولیه کوچینگ در آمریکا، در اروپا و انگلستان هم آقای جان ویتمور و همینطور الکساندر گراهام، تفکر و نگرش کوچینگ را در کار و زندگی مطرح کردند. که در ادامه به انتشار کتاب کوچینگ برای عملکرد و ارائه مدلهای کوچینگ مانند مدل GROW شد.
بدین ترتیب، متد و رویکرد کوچینگ در تمامی حوزههای فردی و حرفهای شکل گرفت. و کوچها به عنوان اشخاص توانمندی که در این زمینه به افراد و سازمانها کمک میکنند به صورت حرفهای شروع به فعالیت کردند.