
عبارت کوچینگ در رابطه با مربیانی اهل فن و مهارت به کار می رود که از روش های گوناگون همچون بحث و گفتگو، پرسش و پاسخ و ارتباط موثر استفاده میکنند تا مراجعین و مخاطبینشان را در مسیر دستیابی به اهداف و خواسته هایشان قرار دهند. کوچینگ انواع مختلفی دارد که یکی از مهمترین و کاربردی ترین نوع آن، کوچینگ سازمانی نامیده میشود.
در کوچینگ سازمانی، مربیان (کوچها) بر روی فعالیت و توانمندی کارکنان یک مجموعه یا سازمان نظارت داشته و سعی در بالا بردن کارایی و توانمندیهای آنان دارند. یک سازمان یا شرکت، جدا از توانمندیهای مالی و حرفهای، سرمایهی مهمی به نام کارکنان دارد. هر یک از کارمندان میتوانند با موفقیت یا شکست خود، مسیر سازمان را تغییر دهند. از این رو مدیران موفق همواره به دنبال فراهم کردن بستری برای رشد و ترقی کارکنانشان هستند. چرا که باور دارند، رشد یک نفر در نهایت منجر به رشد کل تیم میشود. کوچینگ سازمانی، با شناخت کامل از این نیاز، به پرورش اعضا پرداخته و آنان را به سوی اهدافشان هدایت مینماید.
یکی از بهترین مثالهایی که در این زمینه عنوان میشود، عملکرد اعضای بدن است. تک تک عضوها کارهای خاص و منحصر به فردی انجام میدهند. با این حال همانند زنجیر به هم وصل بوده و اگر یکی از حلقهها ضعیف شده یا از کار بیفتد، عملکرد کلی بدن را زیر سوال میبرد. کوچینگ سازمانی براساس همین ارتباط زنجیروار متمرکز شده و فعالیت میکند.
در ادامه با نحوه عملکرد یک کوچ سازمانی آشنا میشویم که از طرق مختلف سعی در ایجاد روند صعودی کارمندان دارد:
کوچینگ سازمانی با هدف تقویت تحول مثبت و سیستمی در سازمانها انجام میشود. این روش اغلب برای کمک به سازمانها در دستیابی به اهداف استراتژیک ، افزایش توانایی رهبری و ایجاد تغییر فرهنگ استفاده میشود. نیازهای سازمانی گستردهتر در صدر و مرکز قرار میگیرند و از مربیان برای تغییر مقیاس در کل شرکت استفاده میشود. در حالی که همپوشانی وجود دارد یعنی کوچینگ اجرایی یا رهبری است که نیازهای توسعه فردی را هدف قرار می دهد و تغییرات و تعاملات گستردهای را انجام میدهد.
آیا کوچینگ تاثیری در سازمانها دارد؟
در حال حاضر بسیاری از سازمان ها و مراکز، در رابطه با استفاده یا عدم استفاده از متدهای کوچینگ، دچار شک و گمان هستند. زیرا هنوز تاثیر این آموزشها را به طور دقیق نمیدانند و با کاربرد و استفاده از آن آشنایی کامل ندارند. به همین منظور، برخی روشها و کاربردهای کوچینگ که میتواند با استفاده از آن، به پیشبرد اهداف سازمان کمک کند، عبارتاند از:
بررسی خطاهای مدیریتی با کوچینگ
مدیران بسیاری وجود دارند که علی رغم دانستن توان و مهارت بعضی از کارمندان و کارکنان مجموعه، از پیشرفت آنها جلوگیری میکنند. مدیران به خیال اینکه کارمند در صورت پیشرفت جای آنها را تصاحب میکند، همواره دیواری محکم و سدی شکست ناپذیر در مقابل کارمند قرار میدهند و فکر میکنند با این روش از فروپاشی سازمان جلوگیری کردهاند. کوچینگ سازمانی با اصلاح این تفکر در مدیران، به آنها دید وسیعتری از دنیای تجارت و کسب و کار ارائه میدهد و با ایجاد تفکر پیشرفت فردی مساوی پیشرفت گروهی، آنان را به اعتماد تشویق میکند.
اصلاح ارتباط میان مدیران و کارمندان
فشار و حجم کاری بالایی که مدیران به کارکنان مجموعه وارد میکنند، به مرور منجر به خستگی پایدار و در نتیجه افت راندمان کاری افراد میشود. گاهی این فشار و تنگنا تا جایی ادامه پیدا میکند که کارمند برای رهایی از شرایط، محل کار را ترک میکند. مدیران بسیاری با القای فشار، کارمندان مفید و خوب خود را از دست دادهاند. کوچینگ سازمانی با اصلاح سطح مدیریت، روشهای برخورد و رفتار با کارمندان را به مدیر آموزش داده تا آنها بتوانند ضمن ایجاد یک بستر فعال و پویا، کارکنانشان را به ادامه و بقا تشویق نمایند. در چنین شرایط و محیطی، کارمند نه تنها وظیفه خود را به درستی انجام میدهد، بلکه در صورت خطا و اشتباه، در صدد جبران بر میآید.
روشهای پیشرفت کارمندان و تاثیرات جمعی
یکی از آموزشهای مهم کوچینگ سازمانی برای مدیران، توانایی مدیریت خطای کارمندان است. در شرایطی که اشتباه و سهل انگاری رخ میدهد، مدیر موفق میتواند با ارائه راهکار مناسب به جای اعمال تنبیه، علاوه بر رفع مشکل، به کارمند خود توانایی پیدا کردن راه حل در آینده را بدهد.
افزایش سود مجموعه
اگر سازمان را مانند یک خانواده تصور کنیم، اعضای خانواده با علاقهی قلبی در جهت پیشرفت و ترقی یکدیگر تلاش میکنند و در این بین راهکار و پیشنهادات مفیدی نیز رد و بدل میشود. کوچینگ سازمانی این تفکر خانواده را برای کارمندان روشن کرده و از آنها میخواهد پیشنهادات خوب و کاربردی شان را مطرح کنند، از سوی دیگر به مدیران آموزش میدهد از این پیشنهادات استقبال کنند و همواره به دنبال بهترین مسیر از جانب مدیر نگردند. گاهی منافع سازمانی در گرو تفکرات کوچک و بزرگی است که از سوی کارمندان مطرح میشود.
حفاظت از ثروتهای سازمانی با کوچینگ
ثروتهای سازمانی شامل سرمایههای نقدی و انسانی یک مجموعه است. در رابطه با حفاظت از سرمایههای نقدی، کوچینگ سازمانی با ایجاد اصلاحات در ساختارهای سرمایه گذاری و معاملاتی میتواند از ضرر و زیانهای احتمالی جلوگیری کرده و سیر درآمدی مجموعه را متحول کند. همانطور که میدانید، کارکنان مهمترین سرمایهها و داراییهای یک مجموعه هستند. آنها میتوانند با رشد و فعالیت مفید خود، سود مالی چشمگیری به ارمغان بیاورند و در حقیقت اثرگذاری مثبت داشته باشند، از این رو توجه به این افراد و حمایت آنها از جانب مدیر بسیار حائز اهمیت است.
ایجاد و اصلاح شخصیت کارمندی
تا به اینجا بیشتر در مورد عملکرد مدیران صحبت کردیم، اما کارمندان نقش اساسی و مهمی در دورههای کوچینگ سازمانی دارند و سهم نفراتی بیشتری را در یک سازمان به خود اختصاص میدهند. کارمندان با شناخت توانایی و مهارتهای خود، همچنین المانهای لازم برای کار در یک مجموعه، میتوانند سطح کارمندی خود را ارتقا داده و با شناخت و رفع اشتباهات خود، در نهایت منجر به ترقی سازمان شوند. در این صورت روند انجام کارها سرعت یافته و تغییرات مثبت مشهود میشوند.
آموزش جایگزین مدیریت
طبق بررسیهای صورت گرفته، کارمندان از وضعیت کاری که در آن مدیران به صورت مداوم مداخله کرده و در مورد کوچکترین فعالیت ها نظراتشان را تحمیل کنند، ناراضی هستند و طبعا این موضوع روند کاری را با مشکل مواجه میکند. کوچینگ سازمانی به کارمندان اجازه میدهد ضمن شناخت صحیح مسئولیت خود، آن را به نحو احسن انجام دهند و از سوی دیگر، مدیران با ایجاد بستری وسیع تر و سپردن مسئولیت به افراد مختلف، جدا از کاهش بار کاری خودشان، منجر به ایجاد حس اعتماد و حمایت و بهبود شرایط شوند.
رهبر جایگزین کارمند
اگر مدیران، دید خود را نسبت به کارمندانشان تغییر دهند و آنها را تک تک به شکل رهبری که میتواند از پس مسئولیتها بر آید تصور کنند، به طرز شگفتآوری باعث پیشرفت سازمان خواهند شد. کوچینگ سازمانی معتقد است اگر هر کارمند یک رهبر باشد، نه تنها مجموعه را به بالاترین حد خود میرساند بلکه شکست آن را نیز به شدت سخت و ناممکن میکند.