
مقدمه:
کوچینگ چیست؟ کوچینگ (Coaching) یک گفتگوی آگاهانه و عمیقا رو به جلو است که بین کوچ (مربی) و کوچی (مراجعه کننده) با هدف رسیدن کوچی به بهترین حالت خود و دستیابی به نتایج فوقالعاده در زندگی، کسب و کار و یا سازمان انجام میگیرد. کوچینگ فرایندی است برای پر کردن فاصله میان اکنون و جایی که کوچی میخواهد قرار بگیرد. کوچها در واقع با مراجعه کننده خود همراه میشوند و کمک میکنند تا آنها به آنچه تمایل دارند دست پیدا کنند. ایجاد وضوح و شفافیت در سوق دادن کوچی به سوی اقدام و تسریع در فرآیند و پیشرفت آن از فواید کوچینگ است.
معجزه کوچینگ بر پایهی این باور است که انسانها توانمند هستند و سرشار از پتانسیلهایی که با آگاهی و انتخاب میتوانند بهترین خودشان باشند و بهترین سازمانشان، یکی از قدرتمندترین کارهایی که مدیران منابع انسانی میتوانند در نقش کوچ در سازمان انجام دهند، باور این پتانسیلها و معرفی آن به همه سازمان است تا فضایی فراهم شود که همکارانشان شروع به آموختن کنند تا جایگزین نیاز آموزشهای درون سازمانی شود. طبق آمار به دست آمده 80 درصد مسیر موفقیت در رشد فردی مربوط به ذهن است و مابقی به منابع بیرونی ارتباط دارد. با کوچینگ میتوانیم کمک کنیم تا همکارانمان موانع ذهنی خود را بشناسند و از آن عبور کنند.
کوچینگ میتواند برای اشخاص و سازمانها فواید بسیاری داشته باشد از جمله:
در هر سازمانی، مدیریت منابع انسانی وظفیه نظارت، ارتباط، آموزش و برنامهریزی کارکنان آن سازمان را برعهده دارد و به صورت کلی در ایفای نقش نیروی انسانی در قالب یک موتور محرکه بسیار تاثیر گذار است. در این مقاله به این موضوع پرداخته میشود که اگر مدیر منابع انسانی و در کل واحد منابع انسانی یک سازمان از فرآیندهای کوچینگ در رهبری کارکنان آن سازمان استفاده نماید، چه مسیری برای رشد و پیشرفت آن سازمان ایجاد شده و نقشه راه نیروی انسانی آن به کدام سمت و سو خواهد رفت. آیا یک کوچ در مقام مدیر منابع انسانی میتواند در بهبود تفکر سازمانی، تولید موثر و در نهایت فروش بهینه سازمان موثر باشد؟
کوچینگ و توسعه کارکنان:
امروزه نیروی انسانی یا بهتر است بگوییم سرمایههای انسانی به عنوان فونداسیون اصلی در یک سازمان محسوب میشود. افرادی استخدام میشوند، افرادی ارتقا داده میشوند و یا از سمتی به سمتی دیگر میروند. در هر سازمانی افراد به توسعه و پیشرفت برای رشد حرفهای خود نیاز دارند. آنها به آموزش به عنوان موثرترین راه ارتقا دادن مهارتهایشان مینگرند. همچنین ضعف ارتباطی موثر بین مدیران و کارکنان، همیشه باعث ایجاد تنش و کاهش اثر بخشی کارکنان میشود. بنابراین باید در جهت بهبود فعالیت این نیروها، مدیری کارکشته، آموزش دیده، دلسوز و آشنا به آخرین اخبار و مقررات استخدامی، مسئولیت نظارت بر اعمال نیروی انسانی را بر عهده بگیرد. این موضوع، همان تعریف عامیانه از اصطلاح مدیریت منابع انسانی میباشد. واحد مدیریت نیروی انسانی یک سازمان در واقع نقش موثری در پیشرفت سازمان دارد و وظیفهی آن، نظارت بر خط مشیهای گوناگون سازمان و عملکرد نیروی انسانی آن میباشد. اگر بخواهیم به طور دقیقتر به تعریف مدیریت منابع انسانی بپردازیم، میگوییم که این مدیر ناظر، باید بتواند در سازمان و بین نیروها نظم و انضباط را برقرار کند و بر پرداخت حقوق، آموزش کارکنان و فعالیتهای تجاری سازمان نظارت داشته باشد. این واحد باید تلاش کند افقهای زمانی بلند مدت سازمان را به برنامه میان مدت و کوتاه مدت تبدیل و اجرایی نماید تا به واقعیت تبدیل شده و کارایی نیروهایش را افزایش دهد.
زمانی که کارکنان بدانند زیر نظر یک مدیر کارکشته هستند، برای ارتقاء شغلی خود تلاش میکنند و سعی میکنند کار و وظیفهی خود را به خوبی انجام دهند و این امر باعث میشود که سازمان به صورت چشم گیری در مسیر پیشرفت حرکت کند و افقهای رسیدن به اهداف را ترسیم نماید.
حال اگر این مدیر مجرب در مقام یک کوچ منابع انسانی ظاهر گردد این مسیر پیشرفت به صورت شفافتری در پیش روی سازمان قرار خواهد گرفت. کوچ منابع انسانی به سازمانها کمک میکند تا افراد اعم از کارکنان و مدیران در جای مناسب خود قرار گرفته و در مسیر درست گام بردارند. همچنین در مسیر ارتقاء مهارتهای تخصصی و رفتاری در کنار افراد خواهد بود تا بارزترین قابلیتهای خود را در سازمان ظاهر سازند.
بر همین اساس در طول نیم قرن گذشته توجه و سرمایهگذاری دولتها و سازمانها در فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بر روی مدیران منابع انسانی به طور روز افزون گسترش یافته است. آموزش همواره به عنوان وسیلهای مطمئن در جهت بهبود کیفیت، عملکرد و حلال مشکلات در نظر بوده و فقدان آن نیز یکی از مسائل اساسی و حاد هر سازمان را تشکیل میدهد.
چرا کوچینگ مورد توجه مدیران منابع انسانی قرار گرفته است؟
یکی از چالشهایی که مدیران منابع انسانی با آن روبرو میشوند توانمندتر کردن نیروی انسانی در همه سطوح است. مخصوصا نیروی انسانی جوانتر (نسل Z) که بیشتر تمایل دارد خودش مسیرش را پیدا کند و همچنین همکارانی که در سازمان احساس میکنند به نقطه پایان رشد خود رسیدهاند. به نظر میرسد استفاده از متدهای قدیمی از جنس تغییر پوزیشن، تغییر شرح مسئولیت و ارتقاء افقی مثل گذشته نمیتواند نیاز نیروی انسانی را پوشش دهد. میل به تغییر و پیشرفت، عدم وفاداری به سازمان و تمایل به تغییر آن در کمتر از 5 سال، استفاده از لحن و نحوه ارتباطی خاص و … از خصوصیات بارز نسل Z بوده و باعث ایجاد چالشهای جدیدی در کنار سایر چالشها برای سازمانها شده است. به همین دلیل یکی از بهترین ابزارهایی که در حال حاضر مورد توجه مدیران منابع انسانی قرار گرفته کوچینگ است.
با فرآیند کوچینگ در هنگام جذب نیروی جدید برای سازمان، میتوان پارامترهای حیاتی یک نفر از قبیل میل به پیشرفت، تاب آوری، خلاقیت و همکاری در تیم را سنجید و به واسطه آن، نیروی جذب شده را در دپارتمان مرتبط با ماهیت درونی و خلق و خوی ذاتی آن مستقر نمود. به واسطه همین فرآیند کوچینگ است که پارامترهای ضعیفتر شناسایی شده و جهت ارتقاء آن برنامه مدون و لیست نیاز آموزشی پرسنل تهیه میگردد. این لیستهای مدون و طبقهبندی شده باعث میگردد، روند و مسیر آموزش سازمان مشخص شده و بهترین نتایج در قبال آموزش کسب گردد.
کوچینگ در خدمت رهبران:
کوچینگ منابع انسانی برای مدیران و رهبران نیز میتواند موثر واقع شود. پرسنال برندینگ یا ساخت برند شخصی مدیرانی که مایلند روی مهارتهای رفتاری خود در حوزه کسب و کار متمرکز شوند و میخواهند تا یک تصویر حرفهای از خود در دنیای کسب و کار بسازند، اما در طول این مسیر با چالشهای زیادی روبرو میشوند. برای مدیریت اثر بخش این چالشها، کوچینگ منابع انسانی میتواند چاره ساز باشد. همچنین مدیران خوب میدانند که صرفا قدرت جایگاه مدیریتی نمیتواند کارکنان را به انجام درست کارها وا دارد. بلکه آنها نیز با تقویت مهارتهای رهبری بر کارکنان خود اثر گذاشته تا کارکنان قلبا دوست داشته باشند امور سازمان را به پیش برانند. کوچینگ یا کوچ منابع انسانی کمک میکند تا مدیران چالشهای مدیریتی خود را با تقویت مهارتهای رهبری حل نموده و مسیر موفقیت سازمان خود را تسهیل نمایند.
آمارها بیانگر این موضوع هستند که حجم زیادی از چالشهای مدیران در حوزه ارتباطات با کارکنان بوده است. این امر نشان میدهد که مدیران چقدر باید روی نحوه ارتباطات موثر خود با کارکنان دقت نظر داشته باشند. کوچ منابع انسانی به مدیران کمک میکند تا رفتار خود را با کارکنان دقیقتر بررسی نموده و با مهم پنداشتن بازخوردهای دریافت شده، مهارتهای خود را در این زمینه ارتقا بخشند. گوش دادن سطحی (نوع اول) به درد و دل کارکنان، نبود مهارتهای ارتباطی، عدم اعتقاد به اینکه کارکنان توانمند بوده و پتانسیل پیشرفت زیادی دارند و استفاده از چارچوبهای دستوری بالا به پایین از جمله مشکلات عدیده مدیران میباشد.
کوچینگ و افزایش عملکرد سازمان:
افراد با مهارتهای ارتباطی بالا موفقتر در مسیر دستیابی به اهداف سازمان عمل میکنند. همچنین در پروژهها نیز احتمال اینکه به موقع پروژه را تمام کنند بیشتر است. چه بسیارند افرادی که با تخصص بالا، به سبب ضعف مهارتهای ارتباطی از اهداف خود باز میمانند. مسائل ارتباطی بین کارکنان تاثیر بسزایی روی عملکرد آنان دارد. به همین دلیل یک کوچ منابع انسانی میتواند در کنار کارکنان قرار گیرد تا چالشهای ارتباطی موجود را به شیوهای اثر بخش برطرف نمایند.
بسیاری از کارکنان عملکرد خوبی دارند اما مسیر رشد آنها در سازمان تعیین نشده است. کوچینگ یا همان کوچ منابع انسانی کمک میکند تا براساس اهداف فردی و سازمانی و با توجه به نقاط قوت و قابل بهبود افراد، مسیر توسعه فردی آنها تعیین گردد.
سازمانها همیشه به دنبال راهی هستند که بهره روی کارکنان را افزایش دهند. گاهی ارزیابی عملکرد هم انجام میشود و برای مثال مشخص میشود که کارکنان در چه زمینههایی ضعف یا قوت دارند. اما این مسیر ادامه پیدا نمیکند. کوچینگ منابع انسانی کمک میکند تا کارکنان اهداف فردی خود را متناسب با اهداف سازمان طراحی نموده و مسیر توسعه فردی خود را به شیوهای علمی و حرفهای تحت نظر یک کوچ طی نمایند. این ارزیابی عملکرد به صورت 360 درجه طراحی میگردد و حتی کارکنان نیز میتوانند با تکمیل پرسشنامههای خاص، بازخورد خود را به سازمان منعکس نمایند و سازمان نیز با تحلیل این بازخوردها، میتواند فضای مناسبی جهت رشد و پیشرفت کارکنان و در نهایت سازمان ایجاد نماید.
کوچینگ یکی از روشهای آموزش کارکنان نیز میباشد، که همانند دیگر روشهای آموزشی برای رشد و بالندگی نیروی انسانی مورد استفاده قرار میگیرد. کوچینگ روشی موثر جهت ارتقای یادگیری است که میتواند تاثیری مثبت بر سود و زیان سازمان داشته باشد و هم چنین میتواند مزایای محسوسی را برای افراد و سازمان به ارمغان آورد. در دهه اخیر فرآیند کوچینگ محبوبیت چشم گیری میان رهبران و کارکنان و سازمانها یافته است. به گونهای که سازمانها و کارکنانشان به کوچینگ توجه زیادی مبذول داشته و منابع مادی، معنوی و انسانی زیادی را بر روی آن سرمایه گذاری میکنند. این در حالی است که حداقل بیشتر از نیمی از شرکتهای برتر و پیشرو در دنیا، کوچینگ را به اشکال مختلف برای کارکنانشان فراهم میآورند.
نتیجه:
با بررسیهای جهانی صورت گرفته و با توجه به فرآیند خاصی که در کوچینگ صورت میگیرد، از جلمه اصول و قواعدی که در کواکتیو کوچینگ ذکر شده است، کوچ منابع انسانی یکی از خاصترین جایگاههای درون سازمانی به شماره رفته و به خوبی بیانگر این موضوع خواهد بود که رشد کارکنان، بهبود فرآیندهای رهبری، ایجاد فضای کاری مناسب و توسعه محور، رشد کسب و کار در سازمان و ایجاد یک برند قدرتمند، در گرو استفاده بهینه از آن خواهد بود.